وقتی با بیشتر زن ها در مورد راه انداختن یک کسب و کار و یا سرمایه گذاری روی یک ملک صحبت کرده می شود، واکنش یکسانی را می شود در همه آن ها دید و آن ترس از انجام فعالیتی مستقل از خانواده یا همسرانشان است.
گویی زنان از این که همیشه بر کسی یا بر شرایطی تکراری تکیه کنند، عادت کرده اند اما مهم تر از همه بیشتر آن ها از سرمایه گذاری وحشت دارند. اما در مقابل چنین ترس های زنانه ای چه باید کرد؟ آیا این ترس ها مختص زنان است یا مردان هم آن ها را تجربه کرده اند؟
گویی زنان از این که همیشه بر کسی یا بر شرایطی تکراری تکیه کنند، عادت کرده اند اما مهم تر از همه بیشتر آن ها از سرمایه گذاری وحشت دارند. اما در مقابل چنین ترس های زنانه ای چه باید کرد؟ آیا این ترس ها مختص زنان است یا مردان هم آن ها را تجربه کرده اند؟